معماری تخت جمشید و ظرافت سنگتراشیها و کندهکاریهای مجموعه و ابهت آن توجه هر بینندهای را به خود معطوف میکند.
تخت جمشید یا پارسه، نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته پایتخت باشکوه و تشریفاتی پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بودهاست. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.
روایت آتش گرفتن تخت جمشید
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ ﺑﻪ ﻧﺰﺩﯾﮑﯽ ﺷﻬﺮ ﺭﺳﯿﺪ، ﺗﯿﺮﺩﺍﺩ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﻪ ﻭﯼ ﭘﯿﻐﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﯽﺩﻓﺎﻉ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻭﺩ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﻭ ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﻪ ﺍﻭﺑﺎﺵ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ، از ﺗﻮﺍﻧﮕﺮﺗﺮﯾﻦ ﻭ ﺷﮑﻮﻫﻤﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽﺭﻓﺖ. ﺩﻭﯾﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺁﺑﺎﺩﯼ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾﯽ ﻣﺎﯾﻪ ﺁﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﺩﯼ ﻧﯿﺰ ﺍﺯ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻭ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﻨﺎﻝ برخوردار ﺑﺎﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺯﺭ ﻭ ﺯﯾﻮﺭ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﺍﻧﺒﺎﺭ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﻓﻮﺭﯾﻪ ۳۳۰ ﻕ .ﻡ. ﺍﯾﻦ ﺷﮑﻮﻩ ﺑﻪ ﺳﺮﺁﻣﺪ، ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺳﭙﺮﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻣﺶ ﺑﮑﻨﻨﺪ. ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺁﻥ، ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﻭ ﺟﻮﺍﻥ، ﺍﺯ ﺩﻡ ﺗﯿﻎ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﺑﺮﺩﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪ ﺷﺪند. ﺁﺯ ﻭ ﻭﻟﻊ ﻣﻘﺪﻭﻧﯿﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺑﻮﺩﻥ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﺗﺎﺭﺍﺟﯽ ﭼﻨﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﻣﯽﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ.
ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ ﺍﺭﮒ ﺷﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﺭﻭﺩ ﺑﻪ ﮐﻮﺷﮏ ﺩﺍﺭﯾﻮﺵ، ﺧﺰﺍﻧﻪ ﺩﻭﯾﺴﺖ ﺳﺎﻟﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ با این کارﺍﻧﺒﻮهی از ﺯﺭ ﻭ ﺳﯿﻢ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮑﺼﺪ ﻭ ﺑﯿﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﺎﻻﻥ ﻧﻘﺮﻩ ﺑﺎﻟﻎ ﻣﯽﺷﺪ (ﻫﺮ ﺗﺎﻻن نقرﻩ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ۳۳۶۶۰ ﮔﺮﻡ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺗﺎﺭﺍﺟﯽ ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭﻭ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﮐﯿﻠﻮﮔﺮﻡ ﻧﻘﺮﻩ ﺳﺮ ﻣﯿﺰﺩﻩ ﺍﺳﺖ).ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﻝ ﻭ ﻣﻨﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻭ ﺍﯾﻤﻦﺗﺮ ﺣﻤﻞ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﺘﺮ ﻭ ﻋﺪﻩ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻗﺎﻃﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺵ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻨﺠﯿﻨﻪ ﺩﺍﺭﯾﻮﺵ ﻭ ﺟﺎﻧﺸﯿﻨﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺟﺎﯼ ﮐﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮﺩﻧﺪ. ﺍﺳﮑﻨﺪﺭ ﺩﻭﻣﺎﻩ ﺩﺭ این مجموعه، ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺭﻏﻢ ﺍﻧﺪﺭﺯ ﻣﺸﺎﻭﺭ ﭘﯿﺮﺵ ” ﭘﺎﺭﻣﯿﻨﯿﻮﻥ ” ،ﺍﺭﮒ ﺷﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺗﺶ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﮐﺮﺩ.
دو روایت مختلف
روایت ها حاکی از آن است که اسکندر در تعقیب داریوش شهر شوش را به تصرف خود در می آورد. اما هدف او به دست آوردن قلب امپراتوری داریوش و فتح پارسه بوده است به همین جهت او به شهر پارسه رفته و با وجود مقاومت های زیاد توانست این شهر را فتح کند. در به آتش کشیده شدن شهر پارسه دو روایت وجود دارد. اولین روایت این است که اسکندر پس از فتح تخت جمشید جشنی بر پا می کند و در آن زنی بنام تائس با مشعلی که در دست داشته پرده کاخ را آتش زده و باعث آتش گرفتن تمام بنا میشود.
دیگر روایت به این صورت است که اسکندر برای شکستن غرور ایرانیان خود آگاهانه تخت جمشید را به آتش کشیده است زیرا دستور حمله به یونان از این مکان صادر شده بود. آنچه اکنون از تخت جمشید به جای مانده است تصویری مبهم از شکوه و عظمت کاخهای آن زمان را در ذهنمان تداعی میکند.
کلام آخر
این مجموعه از سال ۱۹۷۹ به عنوان یکی از آثار ثبت شده استان فارس، در میراث جهانی یونسکو شناخته شد ک مملو از شگفتی و فرهنگ درخشان است که حتی خرابه و ویرانههای آن، امروز پس از گذشت ۲۵۰۰ سال مورد تحسین هر بیننده ایرانی و غیر ایرانی قرار میگیرد.
اما بیشک سوالی که در بازدید از این بنای عظیم و باشکوه در ذهن هر بینندهای نقش میبندد این است که، چگونه این مجموعه بناها تخریب شده و دلیل ویرانی آن در دوران استواریش چه بوده است.
پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی با دیدنیهای شیراز، نارنجستان قوام، یادگار دوره قاجار در شیراز را بخوانید.
همچنین بخوانید:
نارنجستان قوام، یادگار دوره قاجار در شیراز
تهرانگردی بهارانه
مجسمه ابوالهول و افسانههای اسرارآمیز
روستای ارنگه، زیبا در دل جاده چالوس
:: بازدید از این مطلب : 152
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0